صرفا جهت خالی شدن

چیزایی رو که اینجا میخونی به کسی نگو!

صرفا جهت خالی شدن

چیزایی رو که اینجا میخونی به کسی نگو!

صرفا جهت خالی شدن

حرفای درگوشی من با آدمای مجازی
صرفا جهت خالی شدن!!
/(ッ)\

۰۹
آبان

جمعه س هی دلم میخواد آپ کنم

دیدین یه سری آهنگا هست که هیچ وقت کهنه نمیشه؟!

بچه که بودم داداشم ابی و داریوش و شادمهر زیاد گوش میداد...سن کمی داشتم ولی همه رو حفظ بودم...

راجب نوحه ها هم همینطور...

به شخصه عاشق مداحی های حاج محمود کریمی هستم... هرچی هم بقیه راجبش بد بگن هیچ وقت از چشمم نمیفته

چندتایی از مداحی های قدیمی ایشون رو لینکشون رو براتون میذارم...فقط شور هستش...من همیشه شور رو ترجیح میدم

اگه خواستین رایت کنین این شبا توی خونه یا توی ماشین و در راه حسینیه و عزاداری گوش بدین...یاد من بیفتین و یه دعایی هم واسه من بکنین...که حسابی به دعاهاتون نیاز دارم

 

+ پرستوی سپیدم

+ یه عده جوون شبونه

+ مست این مهتابم حسین حسین

+به تنم دیگه جونی نمونده

 

اولی رو بیشتر دوس دارم...همیشه اشکمو در میاره...

 

این روزا اسممو زیاد تو تلویزیون میشنوم...داشتم به این فکر میکردم که بیچاره اونایی که با من خاطره دارن :)

که میتونستنن خاطره هاشون همیشگی باشه اما خودشون خرابش کردن

خدا بهشون صبر بده : )

۰۹
آبان

همین الان داشتم یه مستند از شبکه ی من و اون1 نگاه میکردم

خیلی جالب بود خیلی...راجب تفاوت ها و شباهت های انسان و میمون

چندتا پژوهشگر روی بچه های 4 ، 6، و هشت ساله یک آزمایش انجام دادن...به این صورت که یک بادوم زمینی رو توی لوله ای که یکم آب داخلش بود انداختن...و از بچه ها خواستن که اون بادوم زمینی رو بیرون بیاره...بچه ی 4 و 6 ساله که راهی به ذهنشون نرسید و فقط سعی داشتن لوله رو برعکس کنن که نمیشد! اما بچه ی 8 ساله بعد از یکم کلنجار رفتن یکم آب از پارچی که روی میز بود توی لوله خالی کرد و بادوم زمینی به سطح آب اومد و از لوله خارج شد!!!

همین آزمون رو برای یک میمون هم انجام دادن...و میمون در همون لحظه ی اول یکم آب توی لوله ریخت و تونست مسئله رو حل کنه...

 

به نظرم خیلی فوق العاده س...چطوریه که میمون و انسان انقدر باهم شباهت دارن؟

این یکی از هزاران آزمایشی بود که برای پی بردن به این شباهت انجام دادن

واقعا قضیه چیه؟!

آیا نسل آدم از نسل میمون بوده که تکامل پیدا کرده؟ یا اینکه میمون از آدم بوده و مَسخ شده؟!

جواب سوال فکر نمیکنم هیچ وقت پیدا بشه

 

 

8

۰۹
آبان

دیدی چقد ضدحاله وقتی واسه جمعه تصمیم میگیری تا 12 بخوابی...اما یوهو ساعت 8 بیدار میشی؟!

خب این ضدحال واس من ایجاد شد اما من از این ضدحال کله خراب ترم...در نتیجه تا 12:2 دقیقه خوابیدم... :))) شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

اون دو دقیقه هم بنا بر احتیاط :) شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

کپی شده از وبلاگ میلاد :

هی فلانی!

هر از گاهی زنگی بزن...

سراغی بگیر...

پیامی بده...

احوالی بپرس...

خیلی نگذشته از روزهایی که نفست بودم...


خیلی قشنگ بود به نظرم...
اونی که دم به دقیقه میگفت نفسم...الان نفسش بریده...یا شایدم نفسش داره از جای دیگه ای در میاد...یا شایدم نفسش بند اومده زده تو کار تنفس مصنوعی...
اونی که دم به دقیقه میگفت زندگیم...احتمالا زندگیش به اتمام رسید...احتمالا مُرده!...احتمالا تارَک دنیا و زندگیش شده
اونی که هی میگفت فداتشم...احتمالا تا الان فدا شده...احتمالا الانم داره فدای کس دیگه ای میشه
یه وقتایی غصه میخورم...دلم میسوزه...واسه خودم...واسه احساسم...واسه دلم...
بدجوری بهشون ظلم کردم! به احساسم به دلم به خودم...خیلی ظلم کردم...
 
دلم میخواد زل بزنم تو چشماش...بگم هی فلانی...ببین؟ بودنت اصلاااا مهم نیست
 
از خواب که پاشدم به ناچار با زن داداش رفتم جمعه بازار...از فضای اینجور جاهایی متنفرم...
یکم بعدش بابا اومد دنبالمون...و من به بهانه ی سنگین بودن کیسه های خرید ازشون جدا شدم و رفتم پیش ماشین...بدبختانه بابا هم ماشینو پارک کرده بود و رفته بود توی بازار...خلاصه منتظر وایسادم تا بیان...این وسط یکی از این زنبور گنده ها هی اون اطراف وول میخورد...و من مث چی زل زده بودم بهش که یه وقت نیاد نیشم بزنه و من نفهمم :|
لامصب زنبور نبود که...خــــر بود :|
حالا تو این هیر و ویری من حوصله ندارم پیرمرده اومده میگه کرفس رو چند خریدین؟! =|
یکم فک کردم دیدم وقتی زن داداش داشته پول کرفسو حساب میکرده من حواسم نبود...در نتیجه گفتم هزار :|
خدایا منو ببخش اگه اوشون رفتن کرفس بخرن و قیمتش از هزار تومن بیشتر بود
 
+ آموزش پرورش هدفش از این دوروز مدرسه رفتن چی بوده توی این هفته؟ دوشنبه و سه شنبه رو نمیریم...چهارشنبه که خودمون تعطیل کردیم پنج شنبه هم که تعطیله....این شنبه و یک شنبه مثلا خیلی به علم ما اضافه میکنه عایا؟!!!
 
نیلو فردا مغز و چشم میاره بذاریم توی فرمالین ضدعفونی بشه واسه هفته ی بعد تشریح کنیم...
تشریح دوست میدارم
۰۸
آبان

سلام

تا قبل از اینکه بیام پای لپتاپ بشینم کلی ملب میاد تو ذهنم بنویسم...حتی جمله بندی هم میکنم و شکلکش رو هم توی ذهنم تعیین میکنم

اما همین که رمز وبلاگو وارد میکنم همه چی یادم میره :|

کلا حافظه م به ماهیی(3 ثانیه) گفته زکی :|

 

چرا حس نمیکنم محرمه؟

چرا اصلا مشخص نیست محرمه؟

چرا هنوز صدای آهنگ از ماشینا شنیده میشه؟

چرا هنوز توی خیابون دخترا و پسرایی رو میبینم که هدفون و هندزفری تو گوششونه؟

چرا همه چیز فقط ظاهری شده؟!

چرا همه تظاهر میکنن؟

نمیگم همه ریش بذارن یقه هاشونو ببندن تسبیح بگیرن دست شون و زار زار گریه کنن...اما لااقل یکم احترام به این دوتا ماه محرم و صفر بذارن به خدا جای دوری نمیره...

نمیگم خودم خیلی احترام میذارم

نمیگم بهشتی ام...نمیگم آخره عذاداری و عشق و احترام به امام حسینم... اما خوب میشد اگه جوونامون یه کم مثل جوونای فیلما(!!!) بودن...

 

 

+دلم برف میخواد...با یه نفر که باهاش زیر بارش برف قدم بزنم... بعدشم بستنی بخوریم...

+امشب میرم حسینیه...دعاتون میکنم

۰۷
آبان

بازم حالم بد شد و مجبور شدم زنگ بزنم خونه که بیان دنبالم...یه راست رفتم دکتر و خودمو آماده کردم که یک عدد پنی سیلین نوش جان کنم

اما فقط قرص داد :| شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

از امتحان تاریخ در رفتم...از پرسش زبان فارسی هم همینطور...ولی خدایی حالم بد بودشکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

به یه چیزی خیلی دقت کردم! این روزا همه ی دخترا و پسرا شبیه همن...دخترانه,فانتزی,شکیک,آیکن,شکلک,صورتی,شاد,قشنگ,خشگل,زیبا,باحال,دخترونه,وبلاگ نویسی,کامنتگزاری,کوچک,سایز کوچیک,ریزه میزه,جذاب,یامزه

دخترا فرق وسط و رژ قرمز و ساپورت شکلک سایز کوچک,شکلک ریزه میزه,شکلک وبلاگ نویسی,شکلک های فانتزی

پسرا مواهی دیزلی و از اون ژاکت هایی که طرح گَوَزن شمالی روشه :| شکلک سایز کوچک,شکلک ریزه میزه,شکلک وبلاگ نویسی,شکلک های فانتزی

خیلی یک نواخت نیست؟! شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

 

فیلم بوی گندُم رو داشتم نگاه میکردم تا همین چند دقیقه پیششکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه...فلش بَک زیاد داشت...ولی در کل خیلی قشنگ بود...شکلک سایز کوچک,شکلک ریزه میزه,شکلک وبلاگ نویسی,شکلک های فانتزی

و من فهمیدم که جدیدا خیلی زود بغضم میگیره...و اصلا جنبه ی فیلم احساسی دیدن رو ندارم البته جدیدا !

+یکی از خواننده های پیجم کامنت گذاشته بود که از این شکلکا بیشتر بذار... شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

این پست شکلک جدید و بیشتر گذاشتم...راضی ای؟! شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

دیروز امتحان عربی داشتیمشکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه...من دو دور خونده بودم ولی بازم اطمینان نداشتم به خودمشکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه...خلاصه سرکلاس تریپ درسخون برداشتم و با ژست تموم سوالا رو جواب دادم...شکلک سایز کوچک,شکلک ریزه میزه,شکلک وبلاگ نویسی,شکلک های فانتزیبعد امتحان دیدم هی بچه ها میان تک تک میپرسن چهارگزینه ای هارو چی زدی...و در کمال تصادف!!!! میفهمیدم که اونا کله شونو به معنی درسته نشون میدن و میرن...شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

در نهایت متوجه شدم که یکی از بچه ها از رو من نوشته و به نفرات بعدی انتقال داده....شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

حالا جالبیش چیه؟! اینکه من چهارگزینه ای هامو غلط نوشتم شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

به جان خودم هیچ وقت فکر نمیکردم به تنهایی بتونم میانگین نمرات کلاس رو سه چهار نمره بیارم پایین شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

 

۰۷
آبان

بازم حالم بد شد و مجبور شدم زنگ بزنم خونه که بیان دنبالم...یه راست رفتم دکتر و خودمو آماده کردم که یک عدد پنی سیلین نوش جان کنم

اما فقط قرص داد :| شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

از امتحان تاریخ در رفتم...از پرسش زبان فارسی هم همینطور...ولی خدایی حالم بد بودشکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

به یه چیزی خیلی دقت کردم! این روزا همه ی دخترا و پسرا شبیه همن...دخترانه,فانتزی,شکیک,آیکن,شکلک,صورتی,شاد,قشنگ,خشگل,زیبا,باحال,دخترونه,وبلاگ نویسی,کامنتگزاری,کوچک,سایز کوچیک,ریزه میزه,جذاب,یامزه

دخترا فرق وسط و رژ قرمز و ساپورت شکلک سایز کوچک,شکلک ریزه میزه,شکلک وبلاگ نویسی,شکلک های فانتزی

پسرا مواهی دیزلی و از اون ژاکت هایی که طرح گَوَزن شمالی روشه :| شکلک سایز کوچک,شکلک ریزه میزه,شکلک وبلاگ نویسی,شکلک های فانتزی

خیلی یک نواخت نیست؟! شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

 

فیلم بوی گندُم رو داشتم نگاه میکردم تا همین چند دقیقه پیششکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه...فلش بَک زیاد داشت...ولی در کل خیلی قشنگ بود...شکلک سایز کوچک,شکلک ریزه میزه,شکلک وبلاگ نویسی,شکلک های فانتزی

و من فهمیدم که جدیدا خیلی زود بغضم میگیره...و اصلا جنبه ی فیلم احساسی دیدن رو ندارم البته جدیدا !

+یکی از خواننده های پیجم کامنت گذاشته بود که از این شکلکا بیشتر بذار... شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

این پست شکلک جدید و بیشتر گذاشتم...راضی ای؟! شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

دیروز امتحان عربی داشتیمشکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه...من دو دور خونده بودم ولی بازم اطمینان نداشتم به خودمشکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه...خلاصه سرکلاس تریپ درسخون برداشتم و با ژست تموم سوالا رو جواب دادم...شکلک سایز کوچک,شکلک ریزه میزه,شکلک وبلاگ نویسی,شکلک های فانتزیبعد امتحان دیدم هی بچه ها میان تک تک میپرسن چهارگزینه ای هارو چی زدی...و در کمال تصادف!!!! میفهمیدم که اونا کله شونو به معنی درسته نشون میدن و میرن...شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

در نهایت متوجه شدم که یکی از بچه ها از رو من نوشته و به نفرات بعدی انتقال داده....شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

حالا جالبیش چیه؟! اینکه من چهارگزینه ای هامو غلط نوشتم شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

به جان خودم هیچ وقت فکر نمیکردم به تنهایی بتونم میانگین نمرات کلاس رو سه چهار نمره بیارم پایین شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه

 

۰۶
آبان

دو نقطه خط صاف چیست؟!

حرکتی ست بس پر کاربرد...هنگام مواجهه با موضوعی که نمیدونی باید بخندی ؟ یا مثلا موضوعی که اصلا خنده دار نباشه! مثل قیافه ی نیلوفر وقتی که اون کلیپ " جمشید خونه س" رو دیده :|

مساوی خط صاف چیست؟

همون دو نقطه خط صافه اما با دوز و شدت بالاتر...وقتی موضوعی پیش میاد و مورد بحث قرار میگیره که خیلی خــَـز و آبکی میباشد...که دلت میخواد به جای خنده زار زار گریه کنی...که دلت میخواد یکم خدتو قلقلک بدی که شاااااید خنده ت بگیریه و به موضوع بخندی...مثل وقتایی که دبیر دینی سر کلاس یه چیزایی رو با آب و تاب میگه =|

دونقطه دی رو که کاملا آشنایی دارین باهاش...بیشترین کاربرد رو برای نشون دادن شیطنت داره D:

دوتا هشت خط صاف چیست؟ :|

وقتی که خیییییلی از یه چیزی ذوق میکنی...مثل من که امروز تو جوّ ورزش زومبا بودم و آنیتا دوستی که تازه امسال باهاش اشنا شدم گفت که CD هاشو داره ^_^

 

یاد گرفتین شکلک هارو؟خوبه یه دور تمرین کنین فردا امتحان میگیرم :))))

 

این کفشا خوشگله نه؟

خیلی نازه...میخوام ازشون...از همشون...من عاشق کفشم...در حدی که همیشه اولین چیزی که توی ظاهر یک شخص چه دختر چه پسر نگاه میکنم کفشه...

ریلکسی یعنی فردا امتحان تاریخ داشته باشی 6 دررررررس...اما بشینی پشت لپتاپ و هــــی آپ کنی

حس خوب یعنی وقتی یه آهنگ ، کاملا حال درونی تورو نشون میده

 

آهـــــای حســـــود!!!

دیگه نمیخوام کور شی...گنــــاه داری...

از خدا میخوام دوتا چشم اضافه بهت بده...

تا بیـــــشتر بســـــوزی :) آرررررره عزیزم

 

حصین چی میگه؟؟؟

میگه:

از این لات الکیا آدم کلافه میشه
یارو شیش جیب میپوشه تو قیافه میره
اهـــ

فازشون چیه؟؟؟

ح

۰۵
آبان

 

یه کلیپه هستش... تو وایبر پره...من که عاشقشم ینی به شخصه هرموقع نگاش میکنم دل درد میگیرم از خنده...همونی که میگه جمشید خونهس...دیدین؟؟؟!!!

میذارم براتون...این لینکش " جمشید خونه س؟"

خداییییی عالیه...ببینین بخندین :)))))

 

+جدیدا تیپم سفید شده...راضی ام ازش...پاییز و زمستون رو با رنگ سفید میگذرونم... :)

و کاملا یوهویی همه چی باهم ست میشه... :)

۰۵
آبان

Photo: ‎ﺁﻥ ﺑﺎﻻ ﻛﻪ ﺑﻮﺩﻡ ، ﻓﻘﻂ ﺳﻪ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﺑﻮﺩ !
ﺍﻭﻝ ﮔﻔﺘﻨﺪ :
" ﺯﻧﯽ ﺍﺯ ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺟﻮﺭﺟﻴﺎ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺑﺎﺷﺪ ... ﺧﻮﺷﮕﻞ ﻭ
ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ... ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ
ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺳﻮﺍﺣﻞ ﻓﻠﻮﺭﻳﺪﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ... ﺑﺎ ﻳﮏ ﻛﻮﺭﻭﺕ
ﻛﺮﻭﮐﯽ ﺟﮕﺮﯼ !
ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺷﻜﺎﻟﺶ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺯﻧﻢ ﺩﺭ ﭼﻬﻞ ﻭ ﺳﻪ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺳﺮﻃﺎﻥ
ﺳﻴﻨﻪ
ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ ! "
ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻜﺮﺩﻡ ! ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺗﺤﻤﻠﺶ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ...
ﺑﻌﺪ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺩﻳﮕﺮﯼ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﻛﺮﺩﻧﺪ :
" ﭘﺎﺭﻳﺲ !
ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻨﺮﭘﻴﺸﻪ ﻣﯽ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺯﻧﻢ ﻣﺪﻝ ﻟﺒﺎﺱ ...
ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﺩﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﻭ ﻗﻠﻮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ...
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻳﻜﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻧُﻪ ﺳﺎﻟﮕﯽ ، ﺩﺭ ﺗﺼﺎﺩﻓﯽ ﻛﺸﺘﻪ
ﻣﯽ ﺷﻮﺩ "! ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺮﻑ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺰﻧﻴﺪ !
ﺑﻌﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ :
" ﻛﻠﻮﺩﻳﺎ " ﺯﻧﻢ ﺑﺎﺷﺪ ...
ﺑﺎ ﺩﻭ ﭘﺴﺮ ...
ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺗﻮﯼ ﻣﺤﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺷﻬﺮ ﻧﺎﭘﻞ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻛﻨﻴﻢ ...
ﺗﻮﯼ ﺩﺧﻤﻪ ﺍﯼ ﻋﻴﻨﻬﻮ ﻗﺒﺮ ...
ﺍﻣﺎ ﻛﺴﯽ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﻧﻜﻨﺪ ... ﻛﺴﯽ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﻧﮕﻴﺮﺩ . "
ﻗﺒﻮﻝ ﻛﺮﺩﻡ !
ﺣﺎﻻ ﻛﻠﻮﺩﻳﺎ - ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻪ ﻛﻨﺎﺭﻡ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ - ﻣﺪﺍﻡ ﻣﯽ
ﮔﻮﻳﺪ :
ﺧﺎﻧﻪ ﻧﻮﺭ ﻛﺎﻓﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻛﻔﺶ ﻭ ﻟﺒﺎﺱ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ، ﻳﺨﭽﺎﻝ
ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ ...
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺍﻫﻤﻴﺘﯽ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﻢ !
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﺪ ... ﺑﺎ
ﺳﺮﻃﺎﻥ ﻭ
ﺗﺼﺎﺩﻑ !
ﻛﻠﻮﺩﻳﺎ ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﭼﻴﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ ... ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ
ﺩﺍﻧﻨﺪ ...
ﭘﺮﺳﻪ ﺩﺭ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ | ﻣﺼﻄﻔﯽ ﻣﺴﺘﻮﺭ‎

حس خوب یعنی :
هوای توی گل فروشی؛
خاروندن ردکش جوراب؛
دیرمیرسی سرکار و رییس هنوز نیومده؛
خنکی اون طرف بالش؛
اسم عطر تو بپرسن؛
لیسیدن انگشتهای پفکی؛
وقتی نوزادی انگشتتو محکم بگیره؛ بوی تن نوزاد؛
وقتی خوابی یکی پتو بندازه روت؛
مغز کاهو؛
حرف زدن بچه باخودش وقتی داره تنهایی بازی میکنه؛
اخر سفر بشینی همه عکس هایی رو که گرفتی نگاه کنی؛
وقتی کسی بهت میگه صدای خندت رو دوست داره؛
انقد بخندی تا دلت درد بگیره؛
بچه ها بازیشونو نگه دارن تا از کوچه رد بشی

۰۴
آبان

سرما خوردگی خر است :|

جاتون خالللللی یه جوووووری من سرما خوردم انگار که یه ماهه بود هیچی نخورده بودم!

مدرسه نرفتم : )

اصن یه حس دیگه ای داره وقتی همه مدرسه ن تو میای وبلاگو آپ میکنی

نیلو؟ من دیشب بهت اس دادم که نمیام ....بخد فک کردم ارسال شده اما امروز دیدم نیومده :(

ببخشید تهنا موندی =(

خیلی حالم بده...فک کنم مسموم شدم...هم مسموم هم سرماخوردگی

هعی خدا...شکر :)

دلم نمیخواست امروز مدرسه نرم...زیست داشتیم :( کاش میرفتم :(

الانم با زن داداش میشینیم فیلم نگاه میکنیم....

یکی از معضلات کوتاه کردن مو اینه که اگه چادر بپوشی خعلی ضایع میشه...هم سر میخوره هم اینکه قیافه م بد میشه :|

دیشب طی یک حرکت یوهوییییی و مُهـُـم این مشکلو حل کردم :)))

هفته ی بعد این موقع (یا شایدم یه ساعت بعد) من در راهِ سیتی میباشم...

برم و 5 روز اونجا بمونم...خداکنه دااش هم مرخصی بهش بدن بیاد...دلم براش تنگ شده

دعا کین حالم زود خوب شه...

فعلا

۰۳
آبان

بازار بودم...

دیدم دوتا پسر هی دارن شکلک در میارن...هی شبیه گودزیلای مرده (اینو فقط نیلو میدوه چرا مُرده!!!) قیافشونو در میاوردن و دوباره از اول این پروسه طی میشد!

کنجکاو شدم ببینم قضیه چیه...که دیدم یک عدد نی نی بغل باباش بود...داشت پشت سرو نگا میکرد...این دو عدد  هموطن همیشه حاضر در صحنه داشتن شکلک در میاوردن مثلا نی نی بخنده :|

من به شخصه وحشت نمودم :|

 

حالا یه نمایشگاه کنار سینما بودش...رفتیم همینجوری یه سر بزنیم...سینما آسانسور داره سه طبقه س(فهمیدین سینمای ما خیلی باکلاسه یا ادامه بدم؟؟؟! )

بعد بازم دوتا از اون حماسه سازان کشور هی با آسانسور میرفتن بالا هی میومدن پایین...من خنده م گرفت یه لحظه...خندیدم نگو اون نگهبانِ اونجارو متوجهِ اون پسرا نمودم :))))

هیچی دیگه...یکی از اون پسرا که رسید طبقه بالا اون نگهبانه همون لحظه فیوز آسانسور رو قطع کرد :)))) مجبور شد سه طبقه پله پیچ پیچی رو بیاد پایین :)))))

بسی روحم شاد شد دسش درد نکنه...ولی گوناه داشتن ....بازی میکردن خو ( میخورد 17 یا 18 سالشون باشه) اما کودک درونشون هنوز 3 سالش بود! :">

الان داشتم وبلاگ وحید رو نگا میکردم راجب اسید پاشی نوشته بود...

چند روزه فکرم خیلی درگیره...واقعا میخوان اینجوری کنن که چی؟ که مردمو از اسلام زده کنن؟! هه کسی اگه از اسلام متنفر باشه راه باز جاده دراز مجبور نیست به خودش بگه مسلمون!

 

+ آخ جون فردا اول محرمه... دلم براش تنگ شده بود

++ الان که اومدم راجب اسید بنویسم ...دقیقا همین الان اخبار داره راجب همین گزارش پخش میکنه :) اصن مرسیییی تفاهم

 

۰۳
آبان

اهم

سلام علیکم :)

من بازگشتم...

پریروز دوبار خواستم آپ کنم...متنو کامل نوشتم... یه بار با تبلت دخمل خاله ی گرام...که هرچی SEND رو میزدم نمیشد...

یه بارم SmS یی که که ارسال شد تحویلم داده شد ولی الان که اومدم نگاه کردم دیدم چیزی آپ نشده :|

در هر حال :)

امروز امتحان زمین شناسی داشتیم و شیمی...زمین شناسی که اینترنتی بود توی کارگاه مدرسه هرکس با یه سیستم...در نتیجه اصلا امکان تقلب وجود نداشت! البته قید کنم که ما اصلااااا اهل تقلب نیستیم...بهله ما از اون خانواده هاش نیستیم :))))))

که اینجانب 7 شدم از 20 خخخخخخخ

اما عوضش یکی دوتا از ایراد های نرم افزار رو به آقای صلواتی اطلاع دادم که بسی مچکر شد از من :)))) و چقد ذوق مرگ شدم از اینکه گفت شما اطلاعاتت بالاس ^__^

خلاصه قراره که 4 نمره به هممون اضافه کنه و من میشم 11 :)

شیمی هم که اصلا نخونده بودم...اصلا! رفته بودیم سیتی خودمون ...وقت نشد بخونم

اما خب از 12 با اکتاسب نمره 10.5 خوشحال گشتم

دیگه جونم براتون بگه...آهان...نیلووووو سالاد ماکارونی خیلی خوشمزه بود میخوااااام (B

راضی ام از اینکه این هفته رو کامل زن داداش خونمونه...هرروز میریم بیرون کلی می خوشه :)

 

 

+ بهتر که اون دوتا پست قبلیم نیومد...غمگین بود

۳۰
مهر

یه چیزی...

من اصلا یادم نبود با گوشی هم میشه آپ کرد :)))

از اونجایی که میدونم دلتون برام تنگ میشه (خخخخخخ مدیونین اگه فک کنین خودشیفته م) این دو روز هم براتون پست میذارم

در گوشی اعتراف میکنم که خودم دلم برای نوشتن تنگ میشه و طاقتم نمیگیره چیزی ننویسم!

یک مدت پیش من یه آهنگ توی ماهواره شنیدم که البته یادم نیست PMC بود یا Nex1 اما خیلی قشنگ بود...ایرانی بود یه اسم عجیب غریب هم داشت...هرچی فکر میکنم اسمش یادم نمیاد...سبکش هم هیپ هاپ بود...چجوری میتونم پیداش کنم؟! کسی نظری داره؟!

حتی یه تیکه از آهنگش هم یادم نمیاد وگرنه راحت میتونستم توی گوگل پیداش کنم... :) کلا خسته نباشم با این حافظه م که در حده ماهیه (3 ثانیه)

اون دوتا نوار کاست رو درست کردم...خعلی خوشگل شد...منتظرم فرصت پیش بیاد عکسامو چاپ کنم قاب عکس هم درست کنم

 

+موهامو کوتاه کردم...پسرونه...فشن! راضی ام ازش :"> البته ما کلا کلیپس رو یک ساله کنار گذاشتیم! بهله...گامی در جهت پاکسازی این مرز و بوم از کلیپس های مخرّب !!!

من اون آهنگ رو می خوااااام

 

 

۲۹
مهر

واااااای من جوگیر شدم باز

یک عدد سایت یافتم...

از اونایی که وقتی نگاشون میکنم کل وجودم شاد میشه و دوست دارم همه شو درست کنم

پر ایده های قشنگ...

یعنی الان فقط منتظر یه وقت خالی می باشم تا همه رو امتحان کنم :)

خیلی نانازن

فردا میرم دیار خودم... شهر خودم... اما میترسم...از روبه رو شدن با یه سری افراد... میدونم که اگه ببینمشون کل هفته م خراب میشه....

موندم چی پیش میاد...

تا جمعه وبلاگو آپ نمیکنم...شنبه هم دوتا امتحان دارم درنتیجه همون شنبه بعد مدرسه میام 

میدونم دلتون برام تنگ میشه ولی خب چاره ای نیست باید تحمل کنین :) مجبــــــــــورین میفهمی؟؟؟ مجبـــــور :))))  

ادامه مطلب چندتا از اون عکسایی که میخوام رو اتاقم پیاده شون کنم میذارم 

دوس داشتین نگاه کنین

۲۷
مهر

کاش میشد که هر دختر و پسری یه دوست از جنس مخالف می داشتن...که بدون اینکه هیچ قصد و غرضی بهش داشته باشه اونو کمکش میکرد!

چه کمکی؟ عرض میکنم خدمتتون

بیشتر شکست های این روزامون بخاطر ضربه خوردن از طرف مقابله...اینکه نمیتونیم تشخیص بدیم طرف الان داره مخ میزنه؟ نخ میده؟ مظلوم نمایی میکنه ؟ راست میگه؟ حرف دلشه که داره میگه؟؟؟ 

اگه هرکس یه دونه دوست از جنس مخالف داشت...اوشون (همون دوسته ) میاد و خصوصیات جنس خودش رو در مواقع مختلف شرح میده...

به عبارت دیگه...فرض میکنیم اون دوستِ ، یک پسر باشه...بیاد و بگه که وقتی یه پسر بهت میگه من عاشقتم تا ابد...منظور واقعیش چیه؟

آقا پسرا امیدوارم جبهه نگیرین...بین ما دخترا هم خیلیا هستن که حرفاشون حرف دلشون نیست و فقط میخوان به اصطلاح مخ طرفو بزنن...

خلاصه میگم...کاش هرکس یه دوستی داشت جنس مخالفشو بهش میشناسوند (عجب فعلی شد.... )

بهله :)

۲۷
مهر

بیان اطلاعیه داده یه حقه اینترنتی اومده...که وبلاگا رو هک میکنه و کوکی هارو برمیداره...از همین جا اعلام میکنم: آهای جناب خواهشا به وبلاگ بنده کار نداشته باش حوصله ناسزا گفتن بهت رو ندارم...من اعصابم خط خطیه تو برو خط خطی هاتو یه جا دیگه بکش!

همه فهمیدن که من و نیلو با اون سه نفر (خانوم میکی ماوس => ) قهریم...تقصیر خودش بود میواست زیرآبی نره...خلاصه همه فهمیدن چون ما پارسال و پیارسال عامل شلوغی مدرسه و به گونه ای جزء اراذل بودیم...البته اراذل دو نوعن...اونایی که بی تربیتن...اونایی که با تربیتن///ینی ما :)

ما احترام رو کاملا حفظ میکنیم اما همزمان شیطونی هم داریم...به همین خاطر خیلی باهامون کاری ندارن...

اهای خانوم میکی ماوس (این لقبو نیلو بهش داده نمیدونم چرا :-؟ ) خیلی بده دوست 5-6 ساله تو بفروشی ها میدونستی؟

به قول نیلو کاش یکم حرفای آقای میم رو جدی میگرفتیم...

 

+ دندونام به سیمکشی هام عادت نکرده...درد میکنه =(

++ لعنت به اون لحظه ای که از خواب بیدار شی (ترجیحا با ویبره موبایل و ببینی شماره مامان باشه!!!) فک کنی که داره بهت اخطار میده که زیاد خوابیدی ...قطع کنی...یه نگاه به هوای اتاق بندازی...یه نگاه به ساعت!!! و اون لحظه س که شوکه میشی و جوری از خواب بلند میشی که سرت میخوره به دکور تختت! .... الان در خدمتتون هستم با سری که درد میکنه...و همچنان لود نشدم :) هی ری استارت میشم

++ خوشحالم که امروزم بالاخره تموم شد...روز سختی بود

۲۷
مهر

ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ ﺩﻟﺖ ﺍﺯ ﺗﻤﻮﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ 
ﺩﻟﺖ ﺑﺨﻮﺍﺩ ﺩﺍﺩ ﺑﺰﻧﯽ ﺑﮕﯽ ﺑﺎﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺍﺯﺳﺮﻡ
ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻦ
ﻫمﻪ ﭼﯽ ﻣﺎﻝ ﺷﻤﺎ 
ﺩﻧﯿﺎﺗﻮﻥ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ
ﻓﻘﻂ ﺑﺬﺍﺭﯾﻦ ﺗﻮ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ
ﺩﻟﺖ ﺑﺨﻮﺍﺩ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺷﯽ 
ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺷﯽ
ﺧﻮﺩﮐﺎﺭﺕ ﻭ ﯾﻪ ﮐﺎﻏﺬ 
ﺗﺎ ﺣاﻻ ﺷﺪﻩ ﺩﻟﺖ ﺑﺨﻮﺍﺩ ﺗﻤﻮﻡ ﺩﺍﺭﺍﯾﯿﺖ ﺍﺯ
ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﭼﯿﺰ ﺑﺎﺷﻪ
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ ﺑﺸﯿﻨﯽ ﯾﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﺯﺍﻧﻮﻫﺎﺗﻮ ﺑﻐﻞﮐﻨﯽ
ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﺮﻭﺭ ﮐﻨﯽ 
ﻭﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﮕﯽ : 
ﯾﻌﻨﯽ ﺩﻣﺖ ﮔﺮﻡ ﺩﻧﯿﺎ 
ﻗﺸﻨﮓ ﻭﯾﺮﻭﻧﻢ ﮐﺮﺩﯼ 
ﺁﺏ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺗﮑﻮﻥ ﻧﺨﻮﺭﺩ 
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ
ﺗﻮ اﻭﺝ ﺑﻐﺾ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑﺨﻨﺪﯼ 
ﺗﺎ ﺍﮔﻪ گریت ﮔﺮﻓﺖ 
ﺑﻘﯿﻪ ﻓﮏ کنند ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺧﻨﺪﻩ ﯼ ﺯﯾﺎﺩﻩ
ﺗﺎﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ
ﺻﺒﺢ ﺍﺯﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺑﺸﯽ ﺑﺒﯿﻨﯽ
ﺑﺎﻟﺸﺘﺖ ﺍﺯ ﺍﺷﮑﺎﯼ ﺷﺐ ﻗﺒﻠﺖ ﺧﯿﺲ ﺷﺪه
ﺗﺎﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ 
ﻭﺳﻂ ﯾﻪ ﺟﻤﻊ ﺑﺎﺷﯽ 
ﺍﻣﺎ ﻧﮕﺎﺕ ﻏﺮﻕ ﯾﻪ نقطه ﺑﺎشه 
ﺗﺎﺣﺎلا ﺷﺪﻩ 
ﺷﻨﯿﺪﻥ ﯾﻪ ﺁﻫﻨﮓ ﺑﺮﺍﺕ ﺯﺟﺮﺁﻭﺭ
ﺑﺎﺷﻪ
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ
ﺭﺩ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ ﯾﻪ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﭼﺸﺎﺗﻮ ﺍﺷﮑﯽﮐﻨﻪ
ﺗﺎﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ
ﻭﺍﺳﻪ ﮔﺬﺷﺘﻦ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺍﺯ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻪ
ﻫﺮﭼﯿﺰﯼ ﻣﺘﻮﺻﻞ ﺑﺸﯽ
ﺗﺎﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ ....

۲۶
مهر

یه سریا هستن...

پروفایلشونو که نگاه میکنی میبینی همه ش فاز غمه...!

آخه یکی نیست بهشون بگه عزیزم چرا ناراحتی؟ فوقش یکی از اون آدمایی که اسباب بازیت بودن رو از دست دادی دیگه!

ببین... 

یادم نرفته اون موقع هایی رو که شب و روز آویزون بودی که با من باش! اما الان... حتی حاضر نیستی عذرخواهی هم کنی؟! هــــه

به قول تتل این تیکه هایی که بهم میندازی؟ خودم نوشتمشون رو کاغذ! آررره!

بهم میگفت برام مثل مورفین میمونی....فک کنم آنتی ژن های بدنش به مورفین حساس شدن که دیگه سراغی ازم نمیگیره

بچه که بودم خیلی دوس داشتم 17 سالم بشه...نمی دونم چرا

16 و 18 هم قبول نداشتما فقط میخواستم 17 سالم بشه...فیلم زیاد دیده بودم...دخترای 17 ساله توشون خیلی شاد بودن...رفتاراشون رو دوست داشتم...اما دو چیز رو فراموش کردم قبل از آرزو بهشون فکر کنم:

1 . اینکه اونا فیلم بودن!!! نه واقعیت

2 . و یادم رفت به این فکر کنم که اون فیلما مال اروپا و آمریکا بودن...نه ایران...

یادم نبود به این فکر کنم 17 ساله های ایران همه از دم دپرسن!یا یادم رفت به این فکر کنم میانگین سن اونایی که از خونه فرار میکنن 15 تا 20 ساله

یادم رفت به این فکر کنم که 17 ساله های ما انقدر درگیر دوستی با جنس مخالفن که روش زندگی کردن رو یادشون رفته!

الان 17 سالمه...و برخلاف رویاهای بچگیم ؛ این سن اصلا چیز خاصی نیست...یه عدده که فقط 365 روز واست کاربرد داره و بعدش...!

۲۶
مهر

سلام سلام

امروز کلی اتفاقای خنده دار افتاد....کلیییییییی خندیدیم

دینی داشتیم :) بعد این دبیر محترم ما اصلا بچه هارو یه جوووووری وارد فاز معنوی میکنه که عمرا بفهمیم از کجا وارد شدیم!

ایشون همیشه میفرمایند که گفتن "استعاذه" یا همون اعوذ بالله من الشیطان الرجیم قیمتش برابر خرید یک شتر () یعنی سه میلیون تومان میباشد

بهله :)))) و امروز یهو فرمود : خانومای محترم استعاذه برابر با سه میلیون و نیم میباشد!

یهو دوستم فاطمه (ملقب به شهریار نهفته) گفت : خانوم همرا با قیمت دلار بالا پایین میشه؟!

شانس اورد طرف نشنید وگرنه...!!! آره دیگه در جریانید! 

یه مورد دیگه...سر همین کلاس دینی...تست داشتیم...نیلو جانمان هم که کلا عادت داره این سوالو از تموم دبیرا میپرسه طبق معمول پرسید : با مداد میشه جواب بدیم؟!

فاطمه (شهریار نهفته) اندکی راست  راست (مدیونین اگه فک کنین منظورم چپ چپ بوده ) نگاش کرد گفت : آخـــــه بیــــــــــــــشعور....تست مگه فرقی هم میکنه با چی جواب بدی؟  این "بـیــــــشعور" رو خیلی قشنگ گفت نیلو خیلی شیک سکوت اختیار کرد و خودکارشو دراورد!

حالا مورد بعد...

مبحث زیست راجب دستگاه عصبی اینا بود... در این حین من یک سوال به مغز پر از سلول خاکستریم رسید

به این حالت  دستمو بردم بالا

سوالو پرسیدم : که کسایی که نخاعشون آسیب میبینه به دلیل همین آسیب نورون های پشتیه عایا؟!

سوال در این حد بود که دبیرمون چند ثانیه مکث کرد 

و اینجا بود که یکی از دانش آموزان قاشق چایخوری(یا همون خودشیرین  ) گفت : خب بخاطر اینه که تولید مثل نمیکنن دیگه 

قیافه دبیر به دلیل سه سال تلاش بی ثمرش 

بچه های کلاس 

و من =|

یهو دبیرمون ترکید...به معنای وااااقعی ها :))) ینی همه مون ذوق مرگ شدیم از خنده ش

بنده خدا اون دخترک شربت معده(همون قاشق چایخوری ....معادل خودشیرین...الان عمق فاجعه رو فهمیدید که چقدر خودشیرینه یا بیشتر توضیح بدم؟؟؟ ) بعله داشتم میفرمودم بنده خدا منظورش تقسیم سلولی بوده  که البته بازم ربطی نداشت 

هااا از امتحان فیزیک بگم...ذوقیدم وقتی فهمیدم برایند میدن الکتریکی های اول و دوم صفر میشه! با بدبختی به دستش آوردم :)))))

امروز ساعت 5 آزمون زمین شناسی دارم...به صورت اینترنتی...ساعت 5 جمع بشین تو وبلاگم کمکم کنین :))))) تقلب نه ها! کمک...! بعله ما از اون خونواده هاش نیستیم...

تا ساعت 5 اینجام...بنابراین همش پست میذارم ...

فعلناش

 

 

+++ بعدا نوشت (ساعت 5 و 15 دقیقه ) : آزمون اینترنتی زمین شناسی رو افتضاح دادم...کتاب جلو دستم باز بووووود ها اما از 200 نمره....با نهایت تاسف و تاثر باید بگم 110 شدم :)

۲۵
مهر

 

همینجوری خوشم اومد از این عکسه

+ امروز جمعه بود و دلگیر و پر از اعصاب خوردی

مرورگر کروم جدیدا هنگ میکنه! موزیلا هم نصف صفحه تبلیغه!

و من در اوج صبوری براتون پست میذارم

اینجا بلاگ دات آی آر است...صدای مرا از حرف دل می شنوید! آی لاو یو مای آدیِنسِز

واااای عاشق این شکلکا شدم چه گوگولی مگولین آدم دلش میخواد با کله بره تو صفحه

 

ووووووووووووووووووووویییییییییییییییییی

این شکلک که گذاشتم این بالاییه   منو یاد یه بنده خدایی تو لاین میندازه...عـــــاخِی به این میگفت همون شکلکه که مظلوم وایمیسه :)))

سرده هوا... دستام یخ زده :)

برای امتحان فردا آماده م ولی میترسم...امیدوارم نمره کامل بگیرم

از همین تریبون اعلام میکنم : نیلو اون امانتی هایی که قرار بود برام درست کنی یادت نره

امیدوارم همیشه لبتون مثل این باشه