شنیدین میگن مو به تنم سیخ شد؟!
یعنی چی؟
یعنی اینکه وقتی خواهرزاده ت روز تاسوعا واست تعریف میکنه که دیشب چه خوابی دیده...وقتی واسه بابام تعریف میکنه و میگه : پدر دیشب خواب دیدم رفتم خونه امام حسین...خونه خدا هم رفتم ولی انگار خراب شده بود اما خونه امام حسین خیلی قشنگ بود...منو بردن یه جایی تاب و سرسره داشت شهربازی بود چمن و درخت هم داشت مثل بهشت بود پدر...بعدش منو بردن یه اتاقی همه شون مریض بودن پدر خدا حال همه شونو خوب کرد...راستی پدر همه شون بچه بودن...
"مو به تنم سیخ شد" یعنی ببینی وقتی خواهرزاده ی چهارسالت داره خواب دیشبش رو تعریف میکنه بابا و آجی اشک توی چشماشون جمع شده
"مو به تنم سیخ شد" یعنی وقتی واسه داداش که تازه بعد از یک ماه دیدیش خواب خواهرزاده تو تعریف میکنی و اون وسطِ تعریفات بزنه زیر گریه...تو اشکاشو ببینی و مو به تنت سیخ شه...
یعنی وقتی واسه عزاداری میری توی خیابون...سَنج و طبل میزنن و با هر ضربه ای که به طبل میخوره مو به تنت سیخ بشه
یعنی وقتی بچه ی چها یا پنج ساله رو میبینی که کفن پوشیده و یه دونه از این طبل کوچیکا توی دستشه
یعنی وقتی جوونا رو میبینی که کفن پوشیدن و تو اون سرما با پای برهنه سنج میزنن و روضه میخونن...
یعنی بری هیئت...توی خیابون...همه ی اینارو ببینی...و خجالت بکشی از اینکه بعضی از کارا رو انجام دادی...و مو به تنت سیخ بشه که بنده ی خوبی نبودی...
یعنی وقتی مداح توی خیابون اسمت رو بیشتر از هزاربار فریاد میزنه و تو باز با هر فریاد مو به تنت سیخ میشه
و بدتر از اون...توی عزاداری امام حسین باشی اما بازم چشمت بچرخه دنبال سوژه ی مورد نظرت...
مـــن مو به تنم سیخ شد
+++++++++++++++++++++++++++++++