صرفا جهت خالی شدن

چیزایی رو که اینجا میخونی به کسی نگو!

صرفا جهت خالی شدن

چیزایی رو که اینجا میخونی به کسی نگو!

صرفا جهت خالی شدن

حرفای درگوشی من با آدمای مجازی
صرفا جهت خالی شدن!!
/(ッ)\

آنچه در این هفته گذشت : )

سه شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۴۵ ب.ظ

این هفته اصلا کامل و با مسمّا ننوشتم نه ؟! :)

سرم شلوغ بود با درس و امتحان

از یکشنبه شروع میکنم...ساعت اول زیست داشتیم و لحظه ی زیبای تشریح مغز و چشم :)

با مغز خیلی حال نکردم انگار چیزایی که توی تشریح میدیدم با چیزایی که توی کتاب درسی خونده بودم فرق داشت =|

اما چشم...عالی بود...ینی خیلی عالی :)

من و نیلو اجازه گرفتیم که بریم وسایلو آماده کنیم و از اونجایی که من پارسال نماینده فناوری بودم با وسایل تشریح و مواد ازمایشگاه آشنا بودم دبیرمون فرستادمون که وقت تلف نشه

از معاون فناوری کلیدو گرفتم و گفت در ظرفو برداشتی سرتو نگیر بالای فرمالین و موقع شستن هم از دستکش استفاده کن

نیلو پرسید برا چی و من طبق معمول با شوخی گفتم میمیریم؟"(اخه پارسال به جیوه دست زدم و دبیر فیزیک فرمود سمی میباشد!)"

معاون فناوری مون هم زیرلبی گفت نه عقیمی میاره =||||

عکس العمل نیلو بماند :))))) و من نیز به سرعت از اتاق فاصله گرفتم و ترکیدم از خنده :)

آخر تشریح میخاستم عدسی چشمو نگه دارم بندازم توی الکل خیلی خوشگل بود اما نیلو نذاشت :(

نیلو من اگه توی آیندم موفق نشم تقصیر تو بوده ها!!!

دوشنیه...که اتفاق خاصی نیفتاد

و همینطور سه شنبه...تنها موضوعی که خیلی توی چشم بود تو این هفته مسائل مزخرف و طولانی فیزیک مبحث خازن بود

و باز یک عدد فاتحه برای روح اسکندر مقدونی فرستادم که حجم زیادی از کتاب هامون رو به اتیش کشید :))))) وگرنه الان مجبور بودیم....وای ولش کن اشک تو چشمام جمع شد

(البته مزاح بود چون همون اسکندر خان باعث شد خیلی از علم عقب بمونیم و تازه به اون چیزایی برسیم که خارجی ها اون موقع رسیده بودن)

فردا هم امتحان ریاضی داریم و من الان در خدمت شمام...سه ساعت بکوب تمرین کردم فرمول های نسبت مثلثاتی که من ازشون متنفرم...قیافه م شبیه سینوس و تانژانت شده =|||

و بسی خوشحالم که بخاطر دوستام اومدم رشته تجربی و ریاضی رو انتخاب نکردم

 

ساعت دیواری توی هال خوابیده...روی 8 و 10 دقیقه... و نمیدونم چرا خریدن باطری طلسم شده!!

تنها خوبیش اینه که همش حس میکنم تازه اول شبه :))))))

برم به ادامه ی درسم بپردازم سینوس ها انتظار مرا می کشند :)

  • zeinab a.m

نظرات  (۴)

آخرین باری که درست و حسابی رفتیم آزمایشگاه سوم راهنمایی بود.  |:
از ریاضی خوشم میاد ولی از تنها مبحثی که متنفرم مثلثات بود.
خدا به فریادت برسه. |:
( درباره ی آخرین تشریحی که کردیم چیزی نگم بهتره. ) |:
پاسخ:
به خیر گذشت : )

شاخ وات نیستم
ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺳﻦ ِ ﮐَمم ﻣﺮﺟﻊ ﺗﻘﻠﯿﺪِ ﺧﯿﻠﯿﺎم !...

✔ﺻﺪﺍﻣﻮ ﺩﺍﺭﯼ؟♡↯
ﺧﻮﺵ ﺑﺤﺎﻟﺖ !
ﺧﯿﻠﯿﺎ ﻓﻘﻂ ﺣﺴﺮﺗﺸﻮ ﺩﺍﺭﻥ !!!...

✔ ﺑﻌﻀﯿﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺍ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺑﺎ ﺧﯿﻠﯿﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﻡ♡↯
ﺧﯿﻠﯿﯿﺎﺍﺍﺍﺍﺍﻡ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺑﺎ ﺑﻌﻀﯿﺎﺍﺍﺍﺍﻡ
ﻗﺸﻨﮕﯿﺶ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪﻣﻮ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺎﻡ !...

✔ﺑﻌﺪ ﻣَﺮﮔَﻢ !!!♡↯
ﺟِﻨﺎﺯَﻡُ ﺑﺴﻮﺯُﻧﯿﻦ!!!
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ !!!
ﺣَﺴﺮﺕ ﺳَﺮِﺧﺎﮐ ﺍﻭﻣَﺪﻧَﻢ ﺑﻪِ ﺩِﻝِ
ﺧﯿﻠﯿﺎ ﺑﻤﻮﻧﻪ ...

✔ﻣﺎﻫﯿﭻ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ﺍﯾﻨﻢ ﻟﻄﻒ ﺧﺪﺍﺳﺖ♡⇜ ! ﻭﻟﯽ ﻫﻤﯿﻦ ﻫﯿﭽﯽ ﺍﺭﺯﻭﯼ
ﺧﯿﻠﯿﺎﺳﺖ

آرررررره..اینجوریاس (-_-)


خیلی عالی بود خیلی خوشم اومد...
یعنی کلا خوشم میاد از اعتماد به سقفت :))
پاسخ:
آره آره میدوونم :)
  • niloo^ـــــــــــ^
  • maghzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzz*ـــــــــــــــــــــــــ*
    پاسخ:
    : )
  • فروهرو فرداد
  • :-) عالی بود عزیزم
    پاسخ:
    ممنونم : )

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">